یکشنبه 21 اردیبهشت 1404
| English
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
جلد 15 شماره 2 صفحات 49-40 |
برگشت به فهرست نسخه ها
Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
Ghorbali A, Besharat M A. Evaluating the possible relationship between the maternal emotional intelligence and children’s theory of mind. Advances in Cognitive Sciences 2013; 15 (2) :40-49
URL: http://icssjournal.ir/article-1-297-fa.html
URL: http://icssjournal.ir/article-1-297-fa.html
قربعلی اکرم، بشارت محمدعلی. رابطۀ هوش هیجانی مادران با توانایی نظریۀ ذهن کودکان. تازه های علوم شناختی. 1392; 15 (2) :40-49
اکرم قربعلی*1 
، محمدعلی بشارت2
، محمدعلی بشارت2
1- روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2- استاد دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2- استاد دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده: (3236 مشاهده)
هدف: ارتباط نزدیک زوج مادر- کودک باعث شکلگیری بسیاری از ویژگیهای روان‌شناختی کودک میشود. نظریۀ ذهن کودک یکی از مجموعه توانمندیهایی است که از این رابطه تأثیر میپذیرد و هوش هیجانی مادر یکی از عوامل مؤثر بر توانمندیهای کودک است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ هوش هیجانی مادران با نظریۀ ذهن کودکان است.
روش: در این پژوهش که ۱۸۹ کودک (۱۰۲ پسر، ۸۷ دختر) چهار تا پنج سالۀ مهدکودکهای شهر تهران همراه با مادرانشان در آن شرکت کردند، برای سنجش هوش هیجانی مادران از فرم فارسی مقیاس هوش هیجانی (EIS) و برای سنجش توانایی نظریۀ ذهن از سه نمونه از تکالیف رایج باور کاذب(FBT) استفاده شد.
یافته ها: یافتههای این پژوهش نشان داد که بین نمرۀ کلی هوش هیجانی مادران و مؤلفۀ بهرهوری هیجانی با نمرات کودکان در تکالیف باور کاذب رابطۀ معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: این نتایج بیانگر آن است که والدین برای اینکه بتوانند مرجع و الگوی مناسبی برای کودکشان باشند، باید در تنظیم هیجانهای خود نوعی آگاهی هیجانی داشته باشند و واکنش و پاسخدهی هیجانی مناسبی ابراز کنند. همچنین آنها باید هنگام گفت و گو با فرزندانشان دربارۀ هیجانها طوری عمل کنند که آنها را در برابر میزان بهرهمندی از آگاهی هیجانی و توان تنظیم آن و در نتیجه دیدگاهگیری و نظریۀ ذهن ایمن کند.
روش: در این پژوهش که ۱۸۹ کودک (۱۰۲ پسر، ۸۷ دختر) چهار تا پنج سالۀ مهدکودکهای شهر تهران همراه با مادرانشان در آن شرکت کردند، برای سنجش هوش هیجانی مادران از فرم فارسی مقیاس هوش هیجانی (EIS) و برای سنجش توانایی نظریۀ ذهن از سه نمونه از تکالیف رایج باور کاذب(FBT) استفاده شد.
یافته ها: یافتههای این پژوهش نشان داد که بین نمرۀ کلی هوش هیجانی مادران و مؤلفۀ بهرهوری هیجانی با نمرات کودکان در تکالیف باور کاذب رابطۀ معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: این نتایج بیانگر آن است که والدین برای اینکه بتوانند مرجع و الگوی مناسبی برای کودکشان باشند، باید در تنظیم هیجانهای خود نوعی آگاهی هیجانی داشته باشند و واکنش و پاسخدهی هیجانی مناسبی ابراز کنند. همچنین آنها باید هنگام گفت و گو با فرزندانشان دربارۀ هیجانها طوری عمل کنند که آنها را در برابر میزان بهرهمندی از آگاهی هیجانی و توان تنظیم آن و در نتیجه دیدگاهگیری و نظریۀ ذهن ایمن کند.
ارسال پیام به نویسنده مسئول
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |
