اگرچه نتایج مطالعات فوق با این ۳ مورد بسیار متفاوت است،به نظر میرسد در هر دو نمونه تئوری ضمنی افراد در مورد هوش فراتر از چیزی است که در آزمونهای روانسنجی متعارف اندازهگیری میشود. اگرچه نکتهء مهم با توجه به اهداف ما این است که کودکانی که یاد میگیرند چگونه با استفاده از این داروهای گیاهی طبیعی خود را درمان کنند،نسبت به کسانی که چنین اطلاعاتی ندارند دارای مزیت تطابقی تلقی میشوند اما واضح است که نوع مزیت تطابقی مربوط به این فرهنگ در غرب کاملا نامربوط است و بالعکس اگرچه این مفاهیم هوش بسیار بیشتر از مفاهیم آمریکایی بر مهارتهای اجتماعی تأکید میکنند در عین حال اهمیت جنبههای شناختی هوش را نیز تشخیص میدهند؛توجه کنید که در آمریکا هیچ مفهوم کلی برای هوش وجود ندارد. اگرچه هنوز باید جهت علیت در این یافته نشان داده شود و ممکن است چنین استدلال شود که افراد باهوش گلوکز کمتری(به عنوان نمایندهء تلاش برای حل مسأله)مصرف میکنند زیرا باهوش هستند،به جای آنکه گفته شود آنها باهوش هستند زیرا گلوکز کمتری مصرف میکنند. دو آزمون جدید نیز بر مینای نظریه هوش سیال و متبلور ساخته شده است:آزمون هوش بزرگسالان و نوجوانان کافمن و آزمونهای توانایی شناختی وودکاک-جانسن - شکل تجدید نظر شده(برای مرور این دو آزمون و آزمونهای دیگر به دانیل ۱۹۹۷ مراجعه کنید). ارزیابی پویا به طور کلی مبتنی بر این مفهوم است که تواناییهای شناختی قابل اصلاح هستند و اینکه نوعی محدودهء رشد مجاور وجود دارد که تفاوت بین تواناییهای عملا رشدیافته و ظرفیت نهفته را نشان میدهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1377/11/23 | پذیرش: 1378/5/1 | انتشار: 1378/7/1