Talkhabi M, Bagheri Noaparast K, Bozorgi A, Sahafi L, Mohammadi A. The Coherence Between Cognition and Emotion in Education. Advances in Cognitive Sciences 2016; 18 (3) :68-79
URL:
http://icssjournal.ir/article-1-505-fa.html
1- گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.
2- گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
3- دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
4- علوم شناختی (ذهن، مغز و تربیت)، پژوهشکده علوم شناختی
چکیده: (3930 مشاهده)
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی فلسفی نظریه ی انسجام هیجان و شناخت در تربیت است. از آنجا که در تعلیم و تربیت، جنبه های هیجانی مانع پرورش ظرفیت های شناختی تلقی می شود، این مساله مطرح است که با توجه به انسجام هیجان و شناخت اصول راهنمایی تربیت کدام است؟
روش: در راستای اهداف پژوهش، از دو روش استفاده شد. برای تدوین مبانی از شیوه ی سنتزپژوهی به کار رفت تا گزاره های مبانی مربوط به شناخت و هیجان تدوین شود. در مرحله ی دوم، با استفاده از قیاس عملی، اصول تربیتی ناظر بر شناخت و هیجان تدوین شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که گزاره های مبنایی شناخت و هیجان را می توان در پنج مقوله ی تاثیر شناخت بر هیجان، تاثیر هیجان بر شناخت، تصمیم گیری و شناخت، تعامل هیجانی، و یادگیری و هیجان دسته بندی و بر اساس گزاره های مبنایی مقوله های فوق و گزاره های هنجاری برگرفته از اهداف مصوب نظام تربیتی ایران، اصول آن را تنظیم کرد.
نتیجه گیری: بر اساس تبیین شناختی تعامل میان هیجان و شناخت، این نکته آشکار می شود که تمامی پردازش های شناختی دارای مولفه ی هیجانی هستند و پردازش-های هیجانی نیز از ظرفیت های شناختی مانند استدلال بهره می برند. بنابراین، در تدارک فرصت های تربیتی برای مربیان به دو نکته باید توجه کرد: نخست اینکه از ظرفیت مولفه های هیجانی می توان برای اثربخشی تربیت بهره برد؛ به ویژه در آموزش ارزش ها و تغییر نگرش ها؛ دوم، با استفاده از ظرفیت های شناختی مانند استدلال می توان بر عقلانیت ابعاد هیجانی زندگی افزود.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1395/12/7 | پذیرش: 1396/4/7 | انتشار: 1396/8/7