1- دانش آموخته دکتری، گروه فلسفه و کلام، دانشکده الهیات، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران، قم، ایران
2- دانشیار، گروه فلسفه و کلام، دانشکده الهیات، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران، قم، ایران
چکیده: (67 مشاهده)
این مقاله به بررسی مفهوم پیوستگی آگاهی میپردازد و بین سه جنبه آگاهی: حالت، محتوا و جریان آگاهی تمایز قائل میشود. دو مفهوم اصلی پیوستگی مورد بحث قرار میگیرند: پیوستگی معتدل که مقتضی عدم شکاف در جریان آگاهی است، و پیوستگی قوی، که مقتضی یک پیوند پدیداری بین هر گام تجربی است. در این مقاله بحث میشود که به دلیل محدودیت های دروننگری و شواهدی مانند سرکوبِِ چشمپرشی، که در آن پردازش بصری در طول حرکاتِِ سریع چشم سرکوب می شود، پیوستگی قوی اثبات نمیشود. سپس به منظور مقایسه مدلهای تجربههای زمانی در تبیین پیوستگی جریان آگاهی، به اجمال مسئله تجربههای زمانی را بررسی
میکنیم؛ تجربه ادراکی مستقیم و بیواسطه ما از ویژگی ها و روابط زماناًً ممتد. دو مدل متضاد ارائه می شود: مدل نمای لحظه ای نشان میدهد که ما جهان را در نماهای لحظه ای ایستا تجربه میکنیم و بعداًً توالی و ترتیب را استنتاج میکنیم، در حالی که مدلهای حالِِ ظاهری مدعی تجربهای مستقیم از محتواهای زماناًً ممتد هستند. سپس بر آموزه حال ظاهری متمرکز می شویم، بازه زمانی کوتاه مدتی که می توانیم رویدادهای غیره همزمان را یکپارچه درک کنیم. دو مدل ساختار آن را توضیح می دهند: مدل نگهداشتی که طبقِِ آن، محتوای زماناًً ممتد توسط یک تجربه کوتاه مدت بازنمایی می شود، در حالی که مدل امتدادی پیشنهاد میکند که ساختار زمانی محتوا با ساختار زمانی خود تجربه تطابق دارد. به نظرِِ Dainton ، مدل همپوشانی به طور مؤثر پیوستگیِِ درک شده جریانِِ آگاهی را بر اساس هم آگاهی و همپوشانی اجزای تجربی توضیح میدهد. استدلال می شود که مدلِِ او به اشتباه پیوستگی قوی را مسلّّم فرض کرده است و حتی اگر مفروض او در محلّّ خود باشد، نتیجهای که میگیرد بحثانگیز است. در نهایت، صرفاًً از منظر پیوستگیِِ آگاهی، مدلهای تجربههای زمانی در تبیینِِ آن هم ترازََند.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
فلسفه ذهن و زبان شناسی شناختی دریافت: 1404/2/10 | پذیرش: 1404/2/10 | انتشار: 1404/2/10