1- گروه زبانشناسی شناختی، موسسه آموزش عالی علوم شناختی، تهران، ایران
2- استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری. تهران، ایران
3- گروه زبانشناسی شناختی،دانشکده ادبیات و علم انسانی ،دانشگاه خوارزمی ، تهران، ایران
4- گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی علوم شناختی، تهران، ایران
چکیده: (68 مشاهده)
مقدمه :
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی برنامه داستان خوانی مشترک در افزایش درک استعارههای بدنمند در کودکان دارای اختلال در خودماندگی سه تا پنج ساله با عملکرد بالا بود. اختلال در خودماندگی یک اختلال عصبی رشدی است که بر تعامل اجتماعی، ارتباطات و رفتار تأثیر می گذارد. این قبیل کودکان در درک مفاهیم انتزاعی، مانند استعاره مجسم، با چالشهایی مواجه هستند. تحقیقات قبلی اهمیت بهبود توانایی درک استعاره بدنمند را برجسته کرده است، که می تواند تعاملات اجتماعی را برای آنها افزایش دهد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی یک برنامه داستان خوانی مشترک با هدف افزایش درک استعاره بدنمند در کودکان دارای اختلال در خودماندگی با عملکرد بالا بود.
روش:
برنامه داستان خوانی مشترک به طور خاص برای ترویج درک استعارههای بدنمند در کودکان با طیف اختلال در خودماندگی با عملکرد بالا طراحی شده است. این برنامه شامل خواندن داستانهایی با محتوی استعاره های بدنمند برای کودکان بود. ، استعارههای شامل استفاده از احساسات یا تجربیات بدنی برای انتقال مفاهیم انتزاعی بود. برای کمک به کودکان در درک مفاهیم انتزاعی در پشت استعارههای تجسم یافته، این برنامه از دو مجموعه تصویری و داستانی زوجی برای هر استعاره استفاده کرد. یک مجموعه با دقت طراحی شده بود تا مفهوم انتزاعی استعاره را نشان دهد، در حالی که مجموعه دیگر مفهومی غیر مرتبط را نشان می داد. این رویکرد به کودکان اجازه داد تا درک عمیق تری از استعاره ها ایجاد کنند و این درک را در تجربیات خود به کار گیرند. این مطالعه از یک طرح پیش و پس آزمون برای ارزیابی اثربخشی برنامه داستان خوانی مشترک استفاده کرد. قبل از مداخله، درک کودکان از استعارههای بدنمند و سپس پس از اتمام برنامه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. این برنامه شامل ده جلسه بود که هر جلسه بر روی استعاره متفاوتی از جمله استعارههای رنگ، شکل، اندازه، سرعت، صدا، بو، لمس، طعم، اشیا و حرکت تمرکز داشت. دادههای جمع آوری شده از مطالعه با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا اثربخشی برنامه در افزایش درک کودکان از استعارههای بدنمند تعیین شود. نتایج حاکی از بهبود قابل توجهی در درک کودکان از استعارههای بدنمند پس از مداخله بود. یافتهها نشان داد که برنامه داستانخوانی مشترک میتواند یک برنامه مداخلهای مؤثر برای ارتقای مهارتهای زبانی و سوادآموزی کودکان با عملکرد بالا با اختلال طیف اختلال در خودماندگی ، به ویژه در درک مفاهیم انتزاعی مانند استعارههای بدنمند باشد.
یافتهها:
نتایج نشان داد که کودکان 3 تا 5 ساله در درک مفهوم انتزاعی استعارههای بدن از طریق برنامه داستان خوانی مشترک عملکرد بهتری داشتند. همچنین پس از اجرای برنامه، نمرات کودکان دارای عملکرد بالای طیف اختلال در خودماندگی در پس آزمون به طور معنی داری بهتر از نمرات آنها در پیش آزمون بود.
نتیجه گیری:
برنامههای داستانخوانی مشارکتی در آموزش مفاهیم انتزاعی و افزایش درک استعارههای بدنمند در کودکان با عملکرد بالا دارای اختلال در خودماندگی سه تا پنج ساله نقش قابل ملاحظهای دارد. در کارآزمایی بالینی از انتساب تصادفی دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد که گروه آزمایش شامل بیست کودک با عملکرد بالای طیف اختلال در خودماندگی و گروه کنترل شامل کودکان سالم بود. نتایج نشان داد که برنامه داستان خوانی مشترک برای کودکان دارای اختلال در خودماندگی با عملکرد بالا می تواند مهارت های درک استعاره بدن آنها را بهبود بخشد، و در نتیجه در ارتقاء تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی موثر باشد. یافته های این مطالعه می تواند از توسعه مداخلات آموزشی با هدف بهبود کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال طیف اختلال در خودماندگی خبر دهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
روان شناسی شناختی دریافت: 1402/3/3 | پذیرش: 1402/6/16