RT - Journal Article T1 - A Critique of Philosophical Assumptions of Bereiter’s Cognitive Approach Based on Hirst’s Theory JF - icss YR - 2011 JO - icss VO - 13 IS - 3 UR - http://icssjournal.ir/article-1-360-fa.html SP - 19 EP - 32 K1 - Cognitive Science K1 - Cognitive Education K1 - Mind K1 - Knowledge K1 - Knowledge-Based Society K1 - Theory and Practice AB - هدف: در این مقاله مفروضات فلسفی دیدگاه کارل برایتر در پرتو دیدگاه هرست نقادی شد. روش: در این پژوهش از روش نقد توسعی استفاده شده است. این روش مفروضات فلسفی نظریۀ برایتر را تصریح کرده و برای نقد آن از دیدگاه هرست بهره می جوید. یافته ها: نتایج نشان می دهند که کوشش برایتر برای فهم ذهن به کارکردگرایی و عم لگرایی منجر شده است. او دوانگاری دانش (چیستی و چگونگی) را فرو ریخته و از انواع متعدد دانش سخن گفته است. در واقع برایتر در صدد رها ساختن ذهن از دانش است. به نظر او جستوجوی دانش ویژگی ذاتی ذهن نیست، بنابراین برای دانش وری باید برانگیخته شود. بدی نترتیب، اگرچه برایتر رابطۀ میان ذهن و دانش را توسعه داده و از توانایی ذهن برای ساختن دانش سخن گفته اما به نظر می رسد تأثیر دانش سازمان یافته و موجّه را در شکل گیری ذهن (به نعبیر هرست ذهن- مندی) کم اهمیت ساخته است. نتیجه گیری: باو روی آوری به فرهنگ خلق دانش را ضروری تلقی کرده و از رضایت مندی افراد از زندگی غفلت نموده است. برایتر امید دارد که دانش رویه ای اصولی راه حلی برای غلبه بر موانع حضور نظریه در عرصۀ عمل ارائه دهد، در حالی که به نظر می رسد برای پرشدن شکاف میان نظریه و عمل، توجه به عرصۀ عمل و دستیابی به نوعی دانش عملی لازم باشد. LA eng UL http://icssjournal.ir/article-1-360-fa.html M3 ER -