بهزاد سلمانی، جعفر حسنی، المیرا آریانا کیا،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: با توجه به پیامدهای نامطلوب رفتارهای پرخطر و کم توجهی به شناسایی عوامل همبستۀ آن ،هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش صفات شخصیتی وظیفه شناسی، سازگاری و هیجانخواهی در رفتارهای پرخطر بود.
روش: ۱۲۰ نفر (۷۰ پسر) از شرکتکنندگان به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به وسیلۀ فرم کوتاه پرسشنامۀ پنج عامل بزرگ شخصیت )BFI(، فرم پنجم مقیاس هیجانخواهی زاکرمن و پرسشنامۀ رفتارهای پرخطر ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هیجانخواهی و رفتارهای پرخطر رابطۀ مثبت معنادار و بین سازگاری و وظیفهشناسی و رفتارهای پرخطر رابطۀ منفی معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد شخصیتی سازگاری و وظیفه شناسی پیشبینیکنندۀ معنادار رفتارهای پرخطر هستند و از بین ابعاد هیجان خواهی، مؤلفه های بازداریزدایی و تجربه جویی رفتارهای پرخطر را پیشبینی میکنند. علاوه براین، میانگین نمرات پسران در مؤلفه های ماجراجویی، تجربه جویی و حساسیت به یکنواختی هیجانخواهی و رفتارهای پرخطر بیشتر از دختران بود.
نتیجهگیری: با توجه به نقش عوامل شخصیتی درگرایش افراد به رفتاهای پرخطر، میتوان ازنتایج این پژوهش درراستای پیشبینی و پیشگیری از این نوع رفتارها و مداخلات لازم بهره برد.
المیرا آریانا کیا، جعفر حسنی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تکانشگری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی و اختلال افسردگی اساسی بود.
روش: در این پژوهش از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان امام حسین، به روش نمونه گیری در دسترس، ۵۰ بیمار که شامل ۲۵ بیمار دوقطبی (۱۱ زن و ۱۴ مرد) و ۲۵ بیمار افسرده (۱۵ زن و ۱۰ مرد) بود انتخاب شدند . گروه کنترل را ۲۵ شرکت کنندۀ بهنجار (۱۳ زن و ۱۲ مرد) تشکیل می دادند که از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همانند سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل با گروه بیماران همتاسازی شده بودند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامۀ نظم جویی شناختی هیجان -فرم کوتاه (CERQ-short) و تکانشگری بارت (BIS-۱۱) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که میانگین نمرات بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی و افسردگی اساسی در هر سه بعد شناختی/ توجّهی، حرکتی و بیبرنامگی تکانشگری بیشتر از گروه کنترل سالم است، در حالی که بین دو گروه بیمار در این ابعاد تفاوت معنادار وجود ندارد. در راهبردهای ناسازگارانۀ تنظیم شناختی ملامت خویش، نشخوارگری و فاجعه سازی نمرات دو گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود. در راهبرد ملامت دیگران و پذیرش، بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما در راهبردهای سازگارانۀ تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری و تمرکز مجدد مثبت، تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: این یافته ها بر اهمیت نقش تکانشگری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در اختلال دوقطبی و اختلال افسردگی اساسی تأکید دارند.