دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )                   جلد 20 شماره 3 صفحات 50-34 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دکترای تخصصی، باستان‌شناسی (گرایش پیش‌ازتاریخ)، استادیار و عضو هیأت‌علمی دانشگاهِ هنرِ اسلامیِ تبریز
چکیده:   (2811 مشاهده)

مقدمه: هدف این مقاله، ارائه­ ی تعریفی از باستان‌شناسی شناختی، مرور خاستگاه‌ها و تحولات آن در طول زمان، موضوعات و چارچوب‌های نظری وابسته به هر یک از منظرهایی است که در طول زمان به نسبت باستان‌شناسی با علوم شناختی مبذول شده است. روش: ادبیات اصلی باستان‌شناسی شناختی، به‌شیوه‌­ی کتابخانه‌ای، مرور و به‌نحوی دیالکتیکی درون جریانات معرفت‌شناختی اصلی این رشته جای گرفته و براساس چارچوب‌های فکری خاص خود طبقه‌بندی شده است. چارچوب‌های نظری موضوعات و مسایل گوناگون مطرح در باستان‌شناسی شناختی در قالب دو گروه مادّه‌گرا و ذهن‌گرا تحلیل و نظریه­ی گیرایش مادی به‌عنوان شالوده­ ی اصلی باستان‌شناسی شناختی، همراه با مطالعه­ ی یکی از مصنوعات فرهنگی متعلق به فرهنگ و تمدن آشور نوی باستان تشریح شد. یافته‌ها: مطالعه­ ی «مخروط گِلی» آشوری در چارچوب نظریه­ ی گیرایش مادی نشان داد که بخش قابل‌توجهی از جایگاه و شخصیت پادشاه آشوری درون کیهان‌شناسی آن تمدن باستانی را نمی‌توان به مفاهیم و کدهای ذهنی ناب تقلیل داد، بلکه به‌شکلی فعال، از طریق، همراه با و مبتنی بر وضعیت‌های مادی شکل­ می­گیرد و تقویت و بازتولید می‌شود و از مخروط گِلی می‌توان به‌عنوان ماده­ی ذهنیت پادشاهی نام برد. نتیجه‌گیری: باستان‌شناسی شناختی با توجه به دل­ مشغولی دائمی و اصلی خویش با مواد و مصنوعات،  می‌تواند سهم عمده و جایگاهی ویژه در پژوهش‌های علوم شناختی داشته و جنبه‌های مادّیت‌پذیر شناخت و ادراک انسانی و مادیّت ذهن را آشکار سازد.

متن کامل [PDF 1141 kb]   (3619 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1395/11/24 | پذیرش: 1396/10/19 | انتشار: 1397/8/24

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.