مقدمه: سکته ی مغزی یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی است که بار سنگین و قابلتوجهی به نظام بهداشت جهانی تحمیل میکند. تظاهرات بالینی سکته ی مغزی میتواند بهسرعت سبب آسیب عصبی خفیف تا شدید شود که به طور عمده ناشی از کمبود جریان خون مغزی است. اما تأثیر سکته ی مغزی فراتر از آسیب اولیه ی مغز است و انواع بیماریهای پیچیده و ویرانگر ازجمله آلزایمر، افسردگی و اختلالات شناختی به همراه دارد. در زمینه ی اختلالات شناختی مرتبط با سکته ی مغزی مطالعات زیادی شده است. پیشرفت زوال شناختی ممکن است حتی بااهمیتتر از خود سکته ی مغزی باشد، به طوریکه اختلال شناختی پس از سکته بر بیش از یکسوم بازماندگان سکته ی مغزی تأثیر میگذارد. هدف از مطالعه ی حاضر، معرفی برخی از عوامل خطر و مناطق حساس مغزی درگیر در اختلالات شناختی پس از سکته ی مغزی؛ و ارائه ی راهکارهایی جهت پیشگیری از این اختلالات است. روش: این پژوهش از نوع مروری است و برای رسیدن به اهداف آن از شیوهی تحلیلی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. یافتهها: به نظر میرسد نتیجهگیری در مورد عوامل اصلی درگیر کاملاً قطعی نباشد، بااینحال، تنگی عروق و به هم خوردن جریان خون ، کاهش اکسیژن بافتی، فشارخون بالا و خونریزی، کهنسالی، سابقه ی خانوادگی، تنوع ژنتیکی و عود سکته بهعنوان عوامل کلیدی اختلالات عملکردی و شناختی مطرح هستند. تغییرات عروق خونی کوچک مغزی پس از شکسته شدن سد خونی-مغزی، عدم دریافت موضعی خون توسط بافتها و آتروفی عصبی، عوامل اصلی نوروپاتولوژی زوال عقلاند. نتیجهگیری: برای کاهش بار اختلالات شناختی ناشی از سکته ی مغزی، کنترل عوامل خطر ضروری است. همچنین، پس از آسیب مغزی، روشنسازی مکانیسمهای درگیر در اختلالات شناختی میتواند استراتژیهای مؤثر بر تسکین علایم بیماری و پیشگیری را فعال کند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |