استادیار پژوهشکده علوم شناختی، تهران، ایران.
چکیده: (3000 مشاهده)
هدف: از آنجا که تمایل به ایجاد ارتباط بین علوم اعصاب و تربیت در میان دانشمندان و مربیان افزایش یافته است، این مقاله درنظر دارد تا دشواری ها و امیدهای پیوند میان این دو حوزه را بررسی نماید.
روش: شیوه پژوهش حاضر نقد فلسفی است و در آن امکانها و دشواریهای ارتباط بین دو قلمرو علوم اعصاب و تربیت بررسی می شود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این قلمرو میان رشته ای به برخی از مسائل فلسفی مانند رابطۀ ذهن و مغز، اراده آزاده، توصیفی/ تجویزی بودن علم دامن می زند. با این حال، اگرچه تربیت را نمی توان صرفاً با توجه به عملکرد مغز تبیین نمود، اما تربیت، قلمرویی است که ناگزیر از اتخاذ رویکرد چندگانه است. در این رویکرد متخصصان تربیت آگاهی ها و مهارت ها را از رشته های علمی متنوعی بدست آورده، آن ها را ترکیب کرده و نظریه های قابل دفاعی تدوین می نمایند.
نتیجه گیری: بدین ترتیب، علوم اعصاب به عنوان یکی از رویکردهای چندگانه، داده هایی به دست می دهد که با استفاده از آن ها مربیان می توانند جنبه های علمی دیدگاهشان را تقویت و اندیشه هایشان را توجیه نمایند.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1390/12/1 | پذیرش: 1391/2/1 | انتشار: 1391/4/1