دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )                   جلد 15 شماره 2 صفحات 10-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2- تخصصی روانشناسی، دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
3- تخصصی روانشناسی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
4- دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه پیام‌نور، تهران، ایران.
چکیده:   (3392 مشاهده)
هدف: همدلی ظرفیت بنیادین انسانها در برقراری ارتباط است که دارای عنصر هیجانی و شناختی است. در پژوهش حاضر ما نقش دو سازه شناختی، تئوری ذهن و کارکردهای اجرایی در پیش­بینی همدلی بررسی کردیم.
روش: به این منظور، ۱۵۰ کودک از پایه اول و دوم دبستان به شیوه خوشه­ای چند مرحله­ای از مدارس شهر اراک انتخاب شدند. در این مطالعه، برای سنجش همدلی از پرسشنامه ایزنبرگ، فبس، ارسکارلو، برای سنجش تئوری ذهن از پرسشنامه تئوری ذهن استپمن و برای سنجش کارکردهای اجرایی از خرده مقیاس برج آزمون نپسی استفاده شد. برای تحلیل داده­ها از روش آماری تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون استفاده گردید.
یافته ­ها: یافته‌ها به این قرار بود:  الف) همبستگی تئوری ذهن و کارکرد اجرایی با همدلی هردو معنادار بود. ب) تئوری ذهن و کارکرد اجرایی هردو قادر به پیش­بینی همدلی بودند. ج) کارکردهای اجرایی نسبت به تئوری ذهن در پیش­بینی همدلی از قدرت پیش­بینی بهتری برخوردار بود. د) سن به عنوان متغیر کمکی، بهترین پیش­بینیکننده همدلی بود.
نتیجه‌گیری: سازه­های شناختی چون کارکرد اجرایی و تئوری ذهن بر میزان همدلی فرد اثرگذارند. از آنجا که آموزش شناختی یکی از روشهای متداول آموزش است، می­توان برای افزایش همدلی افراد بر آموزش متغیرهایی چون کارکردهای اجرایی و تئوری ذهن تاکید کرد.
واژه‌های کلیدی: همدلی، تئوری ذهن، کارکرد اجرایی
متن کامل [PDF 392 kb]   (2707 دریافت)    
موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1391/12/1 | پذیرش: 1392/2/1 | انتشار: 1392/4/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.