استادیار فلسفه، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده: (762 مشاهده)
مقدمه: تحول روشهای اسکن مغز با استفاده از فناوری fMRI این امکان را برای پژوهشگران حوزههای علوم شناختی و عصبشناسی فراهم کرده است تا مغز افراد مختلف را در هنگام تجربههای اخلاقی، زیبایی شناختی و معنوی مورد بررسی قرار دهند و نتایجی هنجارین درباره نظریههای اخلاقی، زیبایی شناختی یا دینی بگیرند.
روش کار: در این مقاله منابع دست اول و اصلی مورد استفاده قرار گرفتهاند و کوشش شده است با استفاده از روش تحلیل مفهومی و به کارگیری شیوه متعارف استدلال فلسفی نتایج مورد نظر به دست آیند.
یافتهها: در این مقاله پس از معرفی این فرضیه فرایند دوگانه و توضیح چگونگی تایید تجربی آن، چهار ادعای متفاوت برآمده از آن از یکدیگر جدا شدهاند و همه آن ادعاها به ترتیب مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند. در این مقاله نشان دادهام که تنها ادعای اول Greene و همکارانش که ادعایی صرفاً تجربی و توصیفی است میتواند مورد قبول قرار گیرد. ادعاهای دوم و سوم که نتایجی هنجارین درباره ترجیح نظریه اخلاقی نتیجهگرایی بر نظریه اخلاقی وظیفهگرایی مطرح میکنند قابل دفاع نیستند. قابل دفاع نبودن ادعاهای دوم و سوم را از طریق استدلال جابهجایی و نشان دادهام. نشان دادهام که ادعای چهارم نوعی مصادره به مطلوب است.
نتیجهگیری: پژوهش تجربی Greene و همکارانش تنها به تایید نتیجهای توصیفی درباره ارتباط بخشهای شناختی مغز با شهودهای نتیجهگرایانه از یک سو و ارتباط بخشهای عاطفی مغز با شهودهای وظیفهگرایانه از سوی دیگر منجر میشود و هیچ نتیجه هنجارینی درباره نظریههای اخلاقی رقیب -وظیفهگرایی و نتیجهگرایی- نمیتوان گرفت.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
فلسفه ذهن و زبان شناسی شناختی دریافت: 1400/10/21 | پذیرش: 1400/11/25 | انتشار: 1401/2/20