دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )                   جلد 24 شماره 1 صفحات 11-1 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


استادیار فلسفه، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده:   (1029 مشاهده)
مقدمه: تحول روش­‌های اسکن مغز با استفاده از فناوری fMRI این امکان را برای پژوهشگران حوزه‌­های علوم شناختی و عصب­‌شناسی فراهم کرده است تا مغز افراد مختلف را در هنگام تجربه‌های اخلاقی، زیبایی شناختی و معنوی مورد بررسی قرار دهند و نتایجی هنجارین درباره نظریه­‌های اخلاقی، زیبایی شناختی یا دینی بگیرند.
روش کار: در این مقاله منابع دست­ اول و اصلی مورد استفاده قرار گرفته‌­اند و کوشش شده است با استفاده از روش تحلیل مفهومی و به ­کار­گیری شیوه متعارف استدلال فلسفی نتایج مورد نظر به دست آیند. 
یافته­‌ها: در این مقاله پس از معرفی این فرضیه فرایند دوگانه و توضیح چگونگی تایید تجربی آن، چهار ادعای متفاوت برآمده از آن از یکدیگر جدا شده­‌اند و همه آن ادعاها به ترتیب  مورد نقد و بررسی قرار گرفته­‌اند. در این مقاله نشان داده­‌ام که تنها ادعای اول Greene و همکارانش که ادعایی صرفاً تجربی و توصیفی است می­‌تواند مورد قبول قرار گیرد. ادعاهای دوم و سوم که نتایجی هنجارین درباره ترجیح نظریه اخلاقی نتیجه­‌گرایی بر نظریه اخلاقی وظیفه­‌گرایی مطرح می‌کنند قابل دفاع نیستند. قابل دفاع نبودن ادعاهای دوم و سوم را از طریق استدلال جابه­‌جایی و نشان داده­‌ام. نشان داده­‌ام که ادعای چهارم نوعی مصادره به مطلوب است.
نتیجه­‌گیری: پژوهش تجربی Greene و همکارانش تنها به تایید نتیجه‌­ای توصیفی درباره ارتباط بخش­‌های شناختی مغز با شهودهای نتیجه­‌گرایانه از یک سو و ارتباط بخش­‌های عاطفی مغز با شهودهای وظیفه­‌گرایانه از سوی دیگر منجر می­‌شود و هیچ نتیجه هنجارینی درباره نظریه‌­های اخلاقی رقیب -وظیفه­‌گرایی و نتیجه‌­گرایی- نمی‌­توان گرفت.
 
متن کامل [PDF 835 kb]   (328 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: فلسفه ذهن و زبان شناسی شناختی
دریافت: 1400/10/21 | پذیرش: 1400/11/25 | انتشار: 1401/2/20

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.