1- دانشیار زبانشناسی، پژوهشکده زبانشناسیِ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
2- دکتری زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده: (2317 مشاهده)
مقدمه: حسآمیزی پدیدهای ادراکی و عصبشناختی است که بر اساس آن، تحریک یکی از حواس موجب تحریک یک یا چند حس دیگر میشود. Ullmann (1964) برای نخستین بار سلسلهمراتبی را برای انتقال حواس در حسآمیزی زبانی معرفی کرد. پژوهشگران مقاله حاضر اندیشه Ullmann را به عنوان چارچوب نظری انتخاب کردند تا دریابند در پیکرهای متوازن از زبان فارسی، کدامیک از حواس در بیشترین تعامل با یکدیگر هستند و نیز سلسلهمراتب انتقال حواس در زبان فارسی چگونه است؟
روش کار: به این منظور، ابتدا پیکرهای متوازن از زبان فارسی با بهرهگیری از پایگاه دادههای زبان فارسی تنظیم شد، سپس با استفاده از کلید واژههای مربوط به حواس پنجگانه و حوزههای مرتبط، جملات دربردارنده موارد حسآمیزی استخراج و الگوی انتقال حواس در زبان فارسی مشخص شد.
یافتهها: دادههای برگرفته از پیکره نشان دادند که در زبان فارسی، حواسی که با بالاترین بسامد در جایگاه حوزه مبدأ و مقصد درنگاشتهای حسآمیخته واقع میشوند به ترتیب عبارتند از حس لامسه و شنوایی. همچنین سلسله مراتب انتقال حواس در زبان فارسی تفاوتهایی را با الگوی پیشنهاد شده از سوی اولمان و نیز سایر زبانها نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج آماری بازنمود حسآمیزی در زبان فارسی و مقایسه آن با سایر زبانها نشان داد که زبانها در تعامل حواس پنجگانه از مفاهیم حسی پایه یعنی لامسه و چشایی استفاده میکنند تا مفاهیم حسی پیشرفته یعنی بینایی و شنوایی را توصیف و بیان کنند، اما ارجحیتهای پارامتری از زبانی به زبان دیگر متفاوت است.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
فلسفه ذهن و زبان شناسی شناختی دریافت: 1398/11/2 | پذیرش: 1399/3/20 | انتشار: 1399/11/2