Safaie-Qalati M, Kambuziya A K Z, Aqagolzade F, Golfam A, Ameri H. The Neurocognitive and Kantian Schemas’ Trade Off. Advances in Cognitive Sciences 2013; 15 (3) :52-72
URL:
http://icssjournal.ir/article-1-190-fa.html
صفایی قلاتی مهدی، کرد زعفرانلو کامبوزیا عالیه، آقاگلزاده فردوس، گلفام ارسلان، عامری حیات. نسبت طرحواره در عصبشناسی شناختی با طرح واره کانتی. تازه های علوم شناختی. 1392; 15 (3) :52-72
URL: http://icssjournal.ir/article-1-190-fa.html
1- استادیار گروه زبان انگلیسی دانشگاه علوم دریایی و دریانوردی چابهار
2- دانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
3- استادیار گروه زبانشناسی/مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
چکیده: (3424 مشاهده)
هدف: طرحواره کانتی را غیرمتجسد و مبنایی برای عقل محض توصیف میکنند، درحالیکه مفاهیم و طرحوارهها در انگاره متجسد ذهن در علوم شناختی، حاصل فعالیت عصبی مغز هستند. بر این اساس، کانت در همان سنت متافیزیکی مورد انتقاد علوم شناختی قرارمیگیرد. از سوی دیگر، در برخی مطالعات عصبشناختی تناظری میان انگاره شناختی کانت با یافتههای عصبشناختی برقرار میشود؛ مثلاً، ذاتی بودن بستر عصبیِ بخشی از ادراک مکان با مکان پیشینی کانت مقایسه شده است. اما مسئله مورد مناقشه، چگونگی پیشینی بودن ادراک مکان بر بستری عصبی است که در تجربه تحقق مییابد. در مقاله حاضر سعی بر آن است که نشان دهیم در انگاره شناختی کانت، به دلیل خصلت دوگانه طرحواره، میان عقل محض و تجربه نسبتی برقرار میشود که قابل تعمیم به انگاره عصبشناسی شناختی و اختلاف میان توصیفهای خردگرا و تجربهگرا از طرحواره تصویری است.
روش: روش بررسی در مقاله حاضر استدلال مبتنی بر نتایج بررسیهای تجربی و آزمایشگاهی است که از منابع معتبر گزارش میشود.
یافتهها: با بازتوصیف «شهود پیشینی» زمان و مکان به صورت «ادراک ضمنی، خودکار و ضروری»، میتوان تناظر انگاره شناختی کانت و انگاره عصبشناختی را تأیید کرد. با تمایزی که میان طرحواره و طرحواره تصویری پیشنهاد میشود، طرحواره در تناظر با «مفهوم متعلق شناسایی» و «طرحواره تصویری» در تناظر با «مقولات محض فاهمه» قرار میگیرند.
نتیجهگیری: بحث حاضر «عقل متجسد» در انگاره عصبشناسی شناختی را در کنار «عقل محض» کانت قرار میدهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي اصیل |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1392/1/24 | پذیرش: 1392/4/28 | انتشار: 1392/7/1