هدف: نگارنده در این مقاله در صدد است رابطه تفکر و زبان را در قالب آموزهها و رویکردهای علومشناختی از قبیل رویکرد حوزهای به زبان، زبانشناسی شناختی، روانشناسی زبان و معناشناسی توصیف نماید.
روش: روش این مقاله از نوع مروری است.
یافتهها و نتیجهگیری: این رویکردها علیرغم برخی اختلافات نظری و روششناختی، در بازنمایی زبان به صورت تعامل عملکردهای ذهنی و محیطی اشتراک نظر دارند. در این تعامل، انگیزههای روانی نقطه آغاز تفکر محسوب میشوند و در واقع پیکره ذهنی کلام (سخن) را شکل میبخشند و سپس مرحله تولید کلام آغاز میشود. در فرآیند پیچیده انتقال از تفکر به کلام، نقش کلام تنها صورت خارجی بخشیدن به تفکر نیست، بلکه تفکر در کلام کامل میشود. از لحاظ وجوه افتراق این رویکردها نیز به استقلال و تعاملِ حوزههای زبان و ذهن با یکدیگر در رویکرد حوزهای زبان، تعامل عوامل محیطی و کارکردهای شناختی در بازنمایی زبان و پیوندهای پیچیده و چند وجهی تکوینی بین زبان و مغز در رویکرد نوروساینس میتوان اشاره نمود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |