دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1384 )                   جلد 7 شماره 3 صفحات 15-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- گروه روانپزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
2- دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
3- گروه روانپزشکی و مرکز تحقیقات روانپزشکی و روانشناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
4- کالج پزشکی آلبرت اینشتاین، نیویورک، آمریکا.
چکیده:   (3296 مشاهده)
هدف:‌ هدف مطالعه حاضر، بررسی کارکردهای شناختی و نوروپسیکولوژیک و نرم‌نشانه‌های عصبی در بیماران مبتلا به وسواس بود.
روش: در این پژوهش که از نوع مقطعی- تحلیلی بود، ۴۶ بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری (OCD) (۲۱ بیمار وسواسی توأم با علایم افسردگی و ۲۵ بیمار وسواسی بدون علایم افسردگی) و ۲۵ فرد سالم که از نظر سن، جنسیت، تحصیلات،‌ وضعیت تأهل و دامنه هوشی همتا گردیده بودند، انتخاب شدند. با استفاده از آزمون‌های بالینی وسواس و افسردگی (BDI-II، MOCI، CAC)، آزمون‌های نوروپسیکولوژیک (BD، WMS، TOH، WCST) و آزمون‌های نورولوژیک (EHI، NES) سه نوع ارزیابی به‌کار گرفته شد.
یافته‌ها: تفاوت گروه (OCD( و گروه کنترل سالم در آزمون‌های بالینی وسواس  و نوروپسیکولوژیک معنی‌دار بود، امّا در مورد نرم‌نشانه‌های عصبی تفاوت معنی‌دار آماری میان این دو گروه به‌دست نیامد. هم‌چنین در تفکیک بیماران وسواسی به دو گروه افسرده و غیرافسرده، در مورد آزمون‌های نوروپسیکولوژیک (به‌جز WMS) و آزمون‌های نورولوژیک (به‌جز خرده‌مقیاس ادغام حسی) تفاوت معنی‌دار آماری به‌دست نیامد.
نتیجه‌گیری: چنین می‌توان نتیجه گرفت که گروه (OCD( و گروه کنترل سالم از لحاظ مشخصات نوروپسیکولوژیک با هم تفاوت دارند و احتمالاً مدارهای اوربیتوفرونتال در بروز، تداوم و/ یا تشدید این علایم در (OCD( دخالت دارند. امّا در تعامل وسواس و افسردگی تعیین ویژگی‌های فوق بر اساس آزمون‌های به‌کار رفته، دشوار و نیازمند روش‌های جامع‌تر و دقیق‌تری است.
متن کامل [PDF 333 kb]   (5699 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1384/3/2 | پذیرش: 1384/5/1 | انتشار: 1384/7/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.